gallery image

Monday 28 August 2023

تابستان 67 فریاد می زند، من فراموش نشدنی هستم

تابستان 67 فریاد می زند مبادا مرا فراموش کنید! نمی خواهم، رژیم سرتا پا ظلم و جنایت تابستان دیگری را خونین کند. یادتان باشد، همین دیروز بود که با فتوای ضد بشری خمینی، جمهوری اسلامی" حاکمیت دلالان و رانت خواران خدا در روی زمین" جنایات بسیار هولناکی در زندانهای کشور به راه انداخت که عمق فاجعه اش وجدان آگاه بشری را هنوز هم به لرزه می اندازد. فریاد تابستان 67 با وجود همان حاکمان جنایتکار با همان ایدئولوژی و همان قبله، بی مورد نیست و صد البته باید نگران بود. من که شاهد آن کشتار بی رحمانه و وحشیانه زندانیان سیاسی سال 67  بودم، در شبهای سرد زمستان هم صحنه هایش جلوی چشمان خواب آلودم ظاهر می شود. انسانهای عاشق آزادی و برابری و فداکار را در خواب و بیداری می بینم که روزی سر سفره باهم نشسته و با لذت غذاهایمان را با هم تقسیم می کردیم و امیدوارانه در انتظار آینده ای عاری از ستم، نابرابری و تبعیض و جامعه ای بدون اعدام و شکنجه با هم بحث می کردیم. رئیسی قاتل" رئیس جمهوری اسلامی" را می بینم که از من سوال کرد" پدرت نماز می خواند یانه؟" وقیحانه تر از آنکه وی خواستار جایزه و پادش برای عمل جنایتکارانه اش است. وقتی که سید حسین مرتضوی" زندانبان اوین و گوهردشت" در میدیا ظاهر و به توجیه جنایت علیه بشریت می پردازد، بخود میلرزم و به خود می گویم که با وجود چنین جنایتکارانی نمی شود از نگرانی ها و امکان تکرار تابستان 67 آرام گرفت.